تنهایی من معشوق من است واین معشوقه چنان عزیز است که خود را به جامه ی (بودن)نیالوده
او همیشه بوده حتی زمانی که بودن معنایی نداشته حتی زمانی که خدا (بودن)را نیافریده بود
خدا بود و تنهایی.......
خدا بود و سکوت.......
و اولین همدم خدا تنهایی بود
خدا اسمان ها و زمین را افرید اما باز هم تنها بود
خدا انسان را افرید اما باز هم تنها بود
خدا یاد خود را در دل انسانها گذاشت اما باز هم تنها بود
انگاه خدا تنهایی اش را در انسان به ودیعه نهاد
و خدا دیگر تنها نبود خدا دیگر تنهایی نداشت
حال تنها همدم انسان تنهایی شد
انسان عاشق شد اما باز هم تنها بود
انسان گریست اما باز هم تنها بود انسان شکست اما باز هم تنهایی او را رها نکرد
آری تنهایی او را تنها نگذاشت...
و تنهایی تنها نشانی است که ما از تنهای عالم داریم
پس هرگاه تنها شدی بدان با تنها همدم تنهای عالم خلوت می کنی..................
نظرات شما عزیزان:
|